کد خبر: 1233164
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
غلامرضا صادقیان
جبهه اصلاحات تا اینجای کار هم از منظر رسانه‌های مکتوب فراوانی که دارند و هم از جهت فعالان پرحرف سیاسی‌شان، فعال‌ترین جریان در انتخابات پیش‌رو بوده و این شگفت‌انگیز است.

جبهه اصلاحات تا اینجای کار هم از منظر رسانه‌های مکتوب فراوانی که دارند و هم از جهت فعالان پرحرف سیاسی‌شان، فعال‌ترین جریان در انتخابات پیش‌رو بوده و این شگفت‌انگیز است. اگر همه عاقلان خود را جمع کنند و حتی یک جمله منطقی بیاورند که چرا انتخابات مجلس را تحریم کردند و در انتخابات ریاست‌جمهوری تا این‌حد فعال شده‌اند، می‌توان به سلامت سیاسی این جبهه ایمان آورد. اما هنوز کسی چنین جمله راستینی از ایشان نشنیده است و بعید است که قادر به خلق چنین گزاره‌ای باشند. بسیار محتمل است که، چون از تحریم انتخابات مجلس نتیجه‌ای نگرفتند، به انتخابات ریاست‌جمهوری وارد شده باشند و محتمل‌تر اینکه آن قدرتی را که می‌توانند با جایگاه رئیس‌جمهور به دست بیاورند، در مجلس نمی‌دیدند، بنابراین برای قربانی‌کردن مجلس در پای یک تصمیم سیاسی رادیکال که آن‌ها را به صدر توجهات بیاورد، تردید نکردند. از این دو، محتمل‌تر آن است که اصولاً انتظار ندارند حتی با تأیید یکی از سه نامزد خود، پیروز شوند که این یعنی در مشارکت هم اثری نداشته‌اند، پس روی همین شکست، سرمایه‌گذاری می‌کنند، زیرا باقی‌ماندن در نقش اپوزیسیونی سال‌های اخیر را به همراه‌شدن با نظام ترجیح می‌دهند. 
یک جمله از سخنگوی جبهه اصلاحات را در نشست خبری دیروز این جبهه، قابل‌تأمل می‌بینم که می‌تواند نوعی اشتباه لپی یا گاف باشد، زیرا در تضاد با بقیه اظهارات او و دیگران در این نشست و در تضاد با سال‌ها موضع‌گیری در مقابل شورای نگهبان است. وقتی در پاسخ به این پرسش که «چرا نامزد‌های جبهه را قبل از تأیید صلاحیت‌ها معرفی کردید؟»، گفت: «اگر این کاندیدا‌هایی را که ما فکر می‌کنیم می‌توانند جریان اصلاحات را نمایندگی کنند، انتخاب نمی‌کردیم، خب می‌گفتند چرا از قبل اعلام نکردید؟!» این یعنی جبهه اصلاحات معتقد است معرفی زودهنگام نامزد‌ها بهانه را از شورای نگهبان (و کلاً نهاد قدرتی که آنان همیشه فراتر از شورای نگهبان تصور می‌کنند) می‌گیرد، زیرا این شورا و آن نهاد به‌زعم جبهه اصلاحات تصمیم دارند که در این انتخابات، اصلاح‌طلبان هم نامزد داشته باشند و بنابراین برای جلوگیری از اشتباه شورا در تأیید فرد دیگری به‌عنوان نامزد احتمالی اصلاح‌طلبان، آنان پیش‌دستی کرده‌اند و نامزد‌های خود را معرفی کرده‌اند. با فرض صحت چنین گمانه‌هایی که اصلاح‌طلبان با آن زیست می‌کنند، این یعنی نهایت اعتماد به شورای نگهبان! زیرا وقتی شما برای این شورا چنین شأنی قائلید که هیچ جریانی را بدون نامزد نمی‌گذارد، این یعنی نوعی عقلانیت سیاسی که فراتر از حقیقت و عدالت عمل می‌کند. 
اما به‌نظر می‌رسد فرآیند انتخاب فهرست سه‌نفره نامزد‌های جبهه اصلاحات نوعی لجبازی و عمداً برای تأییدصلاحیت‌نشدن بوده است، به‌ویژه باتوجه به اینکه عباس آخوندی که بیشترین رأی را آورده است، کمترین احتمال تأیید را دارد. اگر اصلاحات درباره حضور واقعی در انتخابات، صادق بود، می‌توانست با فهرست دیگری از آن همه رجالی که سال‌هاست به‌خط کرده‌اند وارد انتخابات شود، اما چنین نکردند. اصلاحات به اعتراف برخی نویسندگان پرکار این جبهه در زمانه حاضر پایگاه رأی ندارد. هرچند در سیاست در کنار تغییرات تدریجی، تغییرات دفعی و ناگهانی هم داریم، اما خود جبهه فعلاً امیدی ندارد. گفتن چنین جملاتی که «مردم اساساً با کل سیستم فاصله گرفته‌اند و ما باید این فاصله را بازسازی کنیم» (سخنگوی جبهه)، یا «ما به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمی‌کنیم» (رئیس جبهه) از آن جملاتی است که معمولاً به‌گونه روانشناسانه عکس واقعیت بر زبان گوینده می‌آید و باید درباره چنین ادعا‌هایی گفت «بشنو و باور نکن!»
اکنون حال اصلاح‌طلبان از این سه خارج نیست؛ اگر هیچ‌یک از این سه نامزد اصلاحات (آخوندی، پزشکیان، جهانگیری) تأیید صلاحیت نشد، راه برای آن بازی که سال‌هاست خوب انجام می‌دهند و خود را قربانی شورای نگهبان معرفی می‌کنند، باز است و اگر از این سه کسانی تأیید شدند و نامزد منتخب، رأی نیاورد، همان بازی تخلف و تقلب که محبوب اصلاح‌طلبان است، تکرار می‌شود؛ و اگر نامزد آن‌ها رأی آورد و پیروز شد، بازی بعدی آغاز می‌شود و نباید گمان برد که اصلاح‌طلبان با پیروزی احتمالی نامزد خود به همه‌چیز می‌رسند و از شورای نگهبان و نظام برای رسیدن به قدرت در این چارچوب تشکر و اعلام پیوستگی و همبستگی می‌کنند، بلکه بازی اصلی تازه شروع شده است، یعنی مطالبه تغییرات کلی در قانون اساسی و بقیه نهادها. اجرای این بازی با سناریوی تمامیت‌خواهی ادامه می‌یابد. لازم به یادآوری نیست که انتخابات درونی جبهه اصلاحات به‌قدری شور بود که بخشی از این جبهه با مردود دانستن آن، شخص آقای خاتمی را به تمامیت‌خواهی و رفتاری شبیه دیکتاتوری استالینی و شورای مرکزی منافقین تشبیه کردند و نوشتند که جبهه اصلاحات هیچ حقی برای بقیه اعضا قائل نبود و فقط با وصایت و سفارش خاتمی کار را به‌جلو برد. از چنین جبهه‌ای اگر رفتاری قاعده‌مند در پذیرش نتایج تعیین‌صلاحیت‌ها یا نتایج انتخابات ببینیم، چیزی در حد معجزه است؛ و آخرین معجزه از سیاستمداران نبوده است!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار